
فهرست مطالب
مقدمه
رویکرد cognitive orientation to daily occupational performance که به اختصار co-op خوانده میشود به معنای تمرین و اجرای کارها با تکیه بر قابلیتهای شناختی می باشد،این رویکرد متمرکز بر توانمندی کودک بوده و مبتنی بر عملکرد و حل مسئله است که امکان کسب مهارت را از طریق فرآیند استفاده از راهکار(strategy) و اکتشاف هدایت شده(guided discovery) فراهم میکند، این رویکرد از حدود۲۰ سال قبل توسط پولاتاجکو و ماندلیچ(2004)در میان مباحث کاردرمانی مطرح شد و به مرور توسعه یافت و در حال بهروز شدن است. ویژگی مهم این رویکرد این است که صرف نظر از اینکه فرد باچه تشخیصی به توانبخشی و کاردرمانی ارجاع شده و در اثر چه بیماری یا اختلالی دچار چالش شده، ابتدا توجه کاردرمانگر و اطرافیان فرد را معطوف به این مسئله میکند که فرد در رابطه با انجام کدام فعالیت و یا عملکردش دچار ضعف شده است و دوست دارد در انجام کدام فعالیت(occupation) یا وظیفه(task) خاص مجددا به استقلال برسد و پس از مشخص شدن آن وظیفه یا فعالیت خاص،
فعالیتهای درمانی در جهت حل مساله و پیدا کردن راه حل برای انجام آن فعالیتها ارائه میشود؛ پس بنا بر این توصیف مشخص می شود که این رویکرد، یک رویکرد بالا به پایین(top-down) است، به این معنی که به جای کار بر روی اجزای عملکردی مانند تمرین برای بهبود مهارتهای دستی و …، بر روی خود وظیفه یا کاری که در حال حاضر هدف گذاری شده، به عنوان مثال کارهایی مثل، استفاده از قاشق و چنگال برای غذا خوردن یا بستن بند کفش و….،متمرکز می شود. رویکرد co-op شامل “تعیین هدف بهصورت مشترک با کودک”، “تحلیل عملکرد” و سپس “دستیابی به موفقیت در انجام وظیفه یا کارخاص با استفاده از اکتشاف هدایتشده” است. هدف این است که کودک را راهنمایی کنیم تا بهطور مستقل راهکارهای(strategies) خود را برای انجام وظیفه مورد نظرش کشف و توسعه دهد، به جای اینکه بهطور مستقیم به آنها آموزش دهیم،روش کار در این رویکرد(co-op) به این شکل است که
کودک یک راهکار کلی چهار مرحلهای را یاد میگیرد:
- هدف – چه چیزی را میخواهی بهدست آوری؟
- برنامه – چگونه میخواهی این کار را انجام دهی؟
- انجام – فقط انجامش بده! برنامه را اجرا کن.
- بررسی – برنامه چقدر خوب عمل کرد؟
کودک تشویق میشود تا هر یک از این مراحل را توصیف کند و سپس برای نمونه، فعالیتهای ساده ای برای انجام به او میدهيم تا برایش روشن شود که نحوه استفاده از این راهکار کلی چگونه است. این «راهکار کلی» برای حمایت از کودک در کسب بسیاری از مهارتهای جدید طراحی شده است – هدف اصلی این است که به کودک یاد بدهیم چگونه مهارتهای جدید را یاد بگیرد و بهطور مستقل مشکلگشایی کند. کودک به سرعت یاد میگیرد که وقتی در انجام یک وظیفه یا فعالیت ناموفق است، این برنامه است که شکست خورده و نه خود او – او فقط به یک برنامه جدید نیاز دارد. این رویکرد کودک را تشویق میکند تا خود را ارزیابی کند و راه خود را برای انجام یک وظیفه ای که با آن مشکل دارد، پیدا کند.
طبیعتاً، اگر یک فرد هدفش را، خودش تعیین کند، بیشتر انگیزه خواهد داشت. این موضوع بهویژه برای کودکان اهمیت دارد. هدف ما این است که به کودک یک راهکار بدهیم که بتواند هنگام یادگیری هر مهارت جدیدی از آن استفاده کند. مهارت یا «هدف» که ما هنگام یادگیری این فرآیند انتخاب میکنیم، چندان مهم نیست. والدین و فرزندان همیشه انتظارات و تفسیرهای متفاوتی از آنچه مهم است خواهند داشت، بنابراین بهویژه در ابتدای این فرآیند، بسیار مهم است که از رهبری کودک پیروی کنیم و به او اجازه دهیم که خودش اهداف خود را تعیین کند؛ به قول روانشناس بزرگ حوزه رشد یعنی پیاژه(1970):
“هر بار که بهطور زودهنگام چیزی را به یک کودک آموزش میدهید که او میتوانست خود کشف کند، آن کودک از اختراع آن باز میماند و در نتیجه از درک کامل آن محروم میشود”

۷ ویژگی های کلیدی رویکرد co-op
در اجرای این راهکار کلی(هدف،برنامه،انجام بررسی)، 7 ویژگی کلیدی وجود دارد که چه در جلسات کاردرمانی و چه درمنزل یا محیطهای دیگر باید مورد توجه قرارگیرند،این ویژگیها شامل موارد زیر هستند:
1. اهداف انتخابی کودک
همانطور که در بالا ذکر شد، وقتی کودک هدف خود را انتخاب میکند، بیشتر بهطور درونی برای دستیابی به آن انگیزه خواهد داشت. بهعنوان مثال، دادن هدف “نوشتن” به کودکی که از نوشتن متنفر است، نقطه شروع خوبی نیست. کودک را تشویق کنید تا آنچه برای او معنادار است را شناسایی کند. استفاده از کارتهای تصویری میتواند به کودکان کمک کند تا آنچه را که برایشان دشوار است و میخواهند در آن بهتر شوند، شناسایی کنند. همچنین میتوان از ابزار ها وتست های استاندارد در کاردرمانی برای شناسایی یک هدف معنادار استفاده کرد. پس از اینکه کودک هدف را شناسایی کرد، از او بپرسید که مشکل در کجا است و چگونه عملکرد فعلی خود را ارزیابی میکند – این یک نقطه شروع خوب است.
2. تحلیل عملکرد(performance) به صورت کاملا پویا
اولین چیزی که باید در ارزیابی عملکرد در نظر گرفته شود، این است که آیا کودک انگیزه دارد یا خیر. انگیزه کلید پایداری و موفقیت است. کودک و کاردرمانگر همچنین باید به سوالات زیر توجه کنند: دانش آنها از وظیفه انتخاب شده چیست؟ آیا آنها در تلاشند تا مهارتی را بهبود بخشند یا از ابتدا یک مهارت جدید یاد بگیرند؟ سطح فعلی توانایی آنها در انجام وظیفه چیست؟
3. استفاده از راهکارهای شناختی
این شامل درک مناسب و خبره شدن در استفاده از راهکار کلی “(هدف، برنامه، انجام، بررسی)” است. تمرین و آشنا شدن با نحوه عملکرد این راهکار با استفاده از وظایف آسان، در ابتدا در جلسات کاردرمانی و سپس در منزل و محیطهای دیگر، به کودک کمک میکند تا در استفاده از این راهکار اعتماد به نفس پیدا کند و به یادآوری و درک هر مرحله بهطور واضح کمک کند.

4.اکتشاف هدایتشده
این ویژگی کلیدی بسیار مهم است و احتمالاً یکی از دشوارترین موارد برای والدین وحتی کاردرمانگران است که باید رعایت کنند. با استفاده از “اکتشاف یا کشف هدایتشده”، ما کودکان را تشویق میکنیم تا حل مسئله کنند و یاد بگیرند چگونه فعالیتها را بهتنهایی انجام دهند. نکات کلیدی که باید در مورد اکتشاف هدایتشده به خاطر بسپارید:
- یک چیز در یک زمان: این به معنای پرداختن به تنها یک جزء یا حوزه مشکل در یک زمان است. کودک را تشویق کنید تا شناسایی کند که کجای وظیفه یا کار در حال تمرین، دچار مشکل شده است. وقتی آنها مشکل را شناسایی کرد، بپرسید که چه چیزی را در برنامه خود تغییر خواهد داد تا از این مشکل عبور کنند. ممکن است بیش از یک جزء از وظیفه یا کار مورد نظر نیاز به اصلاح داشته باشد، اما با پرداختن به تنها یک مشکل در یک زمان، کار مدیریتپذیرتر میشود. بهعنوان مثال، اگر وظیفه “نوشتن” باشد، ممکن است جمله بهخوبی فاصلهگذاری نشده، خیلی بزرگ و بهطور نادرست روی خط قرار گرفته باشد؛ اما باید فقط روی یکی از این جنبهها در یک زمان کار کرد.
- بپرسید، نگویید: به جای اینکه به کودک بگویید چه چیزی اشتباه است، از او بپرسید که چه فکر میکند. آنها را تشویق کنید تا با طرح سوالات درست، خود را تحلیل کنند. توجه آنها را به آنچه درست است و همچنین آنچه اشتباه است جلب کنید. به “هدف، برنامه، انجام، بررسی” ارجاع دهید تا به راه حل درست کردن برای سوالاتش کمک کنید. اگر قرار است به کودک بگویید که کجا چیزی اشتباه است، به یک راه برای بازنویسی آن بهعنوان یک سوال فکر کنید.
- صبر کنید: منتظر بمانید و تماشا کنید، اجازه دهید کودکان با مشکل مواجه شوند و به آنها زمان دهید تا پردازش کنند و از مسئله رمزگشایی کنند قبل از اینکه سوال بعدی خود را بپرسید. مهم است که اجازه دهیم کودک اشتباه کند تا بتواند این اشتباهات را شناسایی و خود اصلاح کند و برای زمانی که ما درکنارش نیستیم،خبره شود.
- مربی باشید، تنظیم نکنید: هیچ تغییری در وظیفهای که کودک انجام میدهد ایجاد نکنید، بلکه آنها را تشویق کنید تا خودشان این کار را انجام دهند. ما میخواهیم کودک موفقیت و حس توانمندی را خود تجربه کند. وقتی ما در انجام کارش دخالت میکنیم، این حس توانمندی را از او میگیریم.
- واضح کنید: بدون اینکه بهطور مستقیم به کودک بگویید، میتوانیم بهوضوح نشان دهیم که کجای یک وظیفه(task) دچار مشکل شده یا چگونه باید انجام شود. مدلسازی یا نمایش طریقه انجام آن در مقابل کودک میتواند راه خوبی برای روشن کردن آن باشد.
- نقش بازی کنید: با کودکان در سفر اکتشافی آنها همراهی کنید و تظاهر کنید که شما نیز در حال یادگیری یا آشنا شدن با آن وظیفه یا کار درحال تمرین هستید.
5. اصول توانمندسازی
برای اینکه راهکار کلی به طور موثر به کار گرفته شود، باید به برخی مراحل ساده بهویژه درحین کار با کودکان توجه کنید – این باید سرگرمکننده باشد! ما میخواهیم کودک مالک هدف خود باشد و در نهایت حس بزرگی از موفقیت را زمانی که آن را کامل میکند، تجربه کند. وقتی کودک مهارت را بهدست میآورد، باید به او کمک کنیم تا آن را «تعمیم» دهند، به این معنی که ممکن است آنها بتوانند بند کفشهای خود را در اتاق انجام کاردرمانی ببندند، اما آیا میتوانند این کار را در یک محیط شلوغ مثل کلاس درس انجام دهد؟ وقتی کودک مهارت را «تعمیم» کرد، توانایی انتقال آن به هر محیط و فضای دیگری را زیرنظر میگیریم، بهعنوان مثال، بستن یک پاپیون.
6. مشارکت والدین و افراد مهم دیگر
مهم است که والدین درک خوبی از رویکرد داشته باشند و بدانند چگونه آن را در خانه پیادهسازی و اجرا کنند. صحبت با کادرمانگری که در مداخلات کاردرمانی با استفاده از این رویکرد مجرب است، کمک خواهد کرد زیرا کاردرمانگر میتواند به شما بهعنوان والدین آموزش دهد، نقش شما را مدلسازی کند و همچنین شما را در حمایت از کودک مشاهده کرده و مشاورههایی درباره راهکارهایی که میتوانید استفاده کنید، ارائه دهد.
7. فرمت مداخله
کاررمانگر به خانواده با پیشنهاد ملزومات و روشهای مناسب، کمک خواهد کرد.البته کاردرمانگر باید اطمینان حاصل کند که کودک اعتماد به نفس دارد و درک خوبی از راهکار کلی، قبل از استفاده از آن برای وظایف دشوارتر نشان میدهد.

در ارائه مداخلات کاردرمانی به چه کسانی میتوان از رویکرد co-op استفاده کرد؟
شواهدی وجود دارد که از استفاده از این رویکرد برای اختلال هماهنگی رشدی (DCD)، اختلال طیف اوتیسم (ASD)، فلج مغزی(CP)، دیستونی، سکته مغزی و آسیب مغزی تروماتیک (TBI) پشتیبانی میکند. اگر کودک هیچ تجربه یا ایده قبلی درباره نحوه انجام یک وظیفه نداشته باشد، CO-OP ممکن است مناسب نباشد. برای آگاهی بیشتر از مفاهیم بیان شده می توانید به مقالههای درج شده مراجعه نمایید.
کودک باید بتواندحتی الامکان در فرآیند تعیین هدف مستقل باشد یا در آن مشارکت داشته باشد تا اطمینان حاصل شود که برای انجام وظیفه انگیزه دارد.
سخن پایانی
به طور کلی رویکرد co-op در مداخلات کاردرمانی معمولا در شرایطی استفاده میشود که کودک به لحاظ شناختی در سطحی مناسب و قابل قبول باشد و با توجه به اینکه این رویکرد مبتی برحل مسئله است، باتکیه بر راهکار کلی(هدف،برنامه،انجام،بررسی)مطرح شده دراین روش، حتی میتوان از آن برای آموزش در فضاهای آموزشی و… بهره برد. در خدمات ارائه شده در “مجموعه توانبخشی رایا”، بسته به شرایط مراجع، معمولا ترکیبی از رویکردهای مختلف به کار گرفته می شود، چرا که در صورت وجود عوارض بلندمدت در کودکان، قطعا به کارگیری انواع مختلف مداخلات و رویکردهای توانبخشی از جمله روشCIMT، رویکرد بوبت یا NDT، رویکرد SI، روش CO-OP و… برای تسریع در کاستن از عوارض و دستیابی به نتایج بلندمدت قابل قبول، لازم و ضروری است.
همکاران ما در “مرکز کاردرمانی و گفتاردرمانی رایا” واقع در غرب تهران و خیابان ستارخان با دسترسی مناسب به مناطق همجوار مانند میدان انقلاب، توحید، میدان و خیابان فاطمی، گیشا، شهرآرا، تهران ویلا، دریان نو، حبیب اللهی، سازمان آب، مرزداران، صادقیه، آیت الله کاشانی و پونک، سعادت آباد، شهرک غرب، شهید گلاب(پلارک)، منطقه طرشت و یادگار امام، دانشگاه شریف، میدان و خیابان آزادی و استاد معین،دامپزشکی و هاشمی و… امکان ارایه مشاوره و خدمات در تمامی زمینه های توانبخشی از قبیل کاردرمانی جسمی-حرکتی، کاردرمانی درکی-حرکتی، کاردرمانی حسی(si)، کاردرمانی ذهنی و شناختی، گفتاردرمانی، بازی درمانی و رفتاردرمانی و…، برای طیف وسیعی از مسایل و مشکلات نوزادان و کودکان از قبیل کودکان نارس،
هیدروسفالی، انواع فلج مغزی، انواع اختلالات رشدی مانند اوتیسم، مشکلات بیش فعالی-نقص توجه(ADHD)، اختلالات یادگیری، DCD ،PVL و…، سندرمهای مختلف مانند سندرم داون و…،بیماریهای عصبی عضلانی،مانندSMA و…،بیماریهای آتروفی عضلانی مانند بکر و دوشن و…، را دارا بوده و به روشهای مختلف مانند خدمات حضوری،خدمات در منزل، و خدمات برخط(Online)آماده پاسخگویی به سوالات و نیازهای شما عزیزان میباشند.
